هبتالله، علما را ستود؛ اما از فساد جنسی آنها چیزی نگفت.
هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان، در نشست با علما آنان را «برترین بندگان خدا» خوانده و نقششان را در هدایت جامعه حیاتی دانسته است.
این در حالیست که بسیاری از همین علما یا در رسواییهای اخلاقی غرقاند یا با سکوت و حمایت خود، آن را توجیه میکنند.
در همین حال، نشر نوار تصویری از رسوایی جنسی مولوی ضیاءالحق کریمی، رئیس پیشین طالبان در دانشگاه بلخ، بار دیگر دوگانگی آشکار در تطبیق «شریعت» توسط این گروه را برجسته کرد.
شریعتی که طالبان بهطور منظم مردم عادی را به بهانهی زنا و اعمال خلاف شرع، در ملأ عام شلاق میزنند و به اشد مجازات میرسانند، اما وقتی نوبت به اعضای خودشان میرسد، سکوت، بیپاسخی و حذف پروندهها تنها واکنش این گروه است. آزادی بیدردسر مولوی کریمی پس از افشای رسواییاش، نمونهی واضح این استاندارد دوگانه است.
سکوت کامل رهبری طالبان در برابر این رسوایی نه تصادفی است و نه از بیخبری، بلکه بخشی از الگویی است که در آن فساد مقامهای ارشد نادیده گرفته میشود، در حالیکه کوچکترین لغزش مردم عادی با شدیدترین مجازاتها پاسخ داده میشود. مولوی کریمی، با وجود انتشار گسترده ویدیو و اعتراضات مردمی، همچنان آزادانه گشتوگذار میکند؛ امری که نشان میدهد در نظام طالبانی، قانون ابزار سرکوب است نه عدالت.
سیاست دوگانهی طالبان نه تنها مشروعیت دینیشان را زیر سؤال برده، بلکه به تضعیف اعتماد عمومی نسبت به دین انجامیده است. این بحران مشروعیت، هم در داخل و هم در صحنه بینالمللی در حال عمیقتر شدن است؛ خصوصاً با صدور حکم بازداشت بینالمللی برای هبتالله و رئیس دادگاه عالی طالبان به اتهام جنایت علیه بشریت و آزار سیستماتیک.
این تحولات نشان میدهد که ساختار قدرت طالبان نه بر شریعت، بلکه بر تبعیض، فساد و معافیت از مجازات استوار است. با گسترش چنین رسواییهایی، فاصله میان مردم و حاکمان طالبانی بیش از پیش عمیق خواهد شد و صدای اعتراضات، هرچند سرکوب شود، خاموش نخواهد ماند.