کنجوسی دموکراسی سرمایه داری در افغانستان

کنجوسی دموکراسی سرمایه داری در افغانستان

نویسنده : نعیم سلیمی

مردم جهان و کشور ما ، در حالیکه درین اوا خر شاهد مضحکه نا کا رایی دموکراسی سرمایه داری بعد از کودتای انتخاباتی ، ششم جنوری ۲۰۲۱ در ایالات متحده آمریکا بوده و از جانب دیگر خود طرفدا ران و هوا خواهان این دموکراسی در جهان به ورشکستگی ابزار های آن ، مانند انتخابات و رفرندوم ، معترف اند ، ولی کشور های دونر این مضحکه به این تصور و امید اند که کشور های جنگ زده ی چون افغانستان ، کا نگو ، عراق و یا هر جای دیگری ، آنرا تقلید و وارد ساختار های سیاسی خودشان سازند ؛ منظور اصلی آنها این است که : باید درین کشور ها ، ترجیحا ، انتخابات بر اساس مدل غربی ، با موجودیت صندوق های رای دهی ، اوراق و فورم های انتخاباتی ، با شرکت احزاب ، کمپاین های انتخاباتی و تشکیل ائتلاف ها ، با موجودیت لیست کاندید ها ، مراکز رای دهی و … ، برگزار شود ، و فقط در آن صورت است که چنین کشور ها از بخشایش و سخاوت حاتم طایی ، اسقاط و صدقه آن ها ، برخوردار می گردند .

سرمایه داری در افغانستان ، صرفنظر از پیشینه های پیدایش ابتدایی آن در کشور ما ، بیشتر از طریق پولی ، با ورود تانک های غول پیکر دالری در طی دو دهه گذشته سرازیر شد که حساب دقیق و واقعی آن را حتی هفت مستوفی هم نمی تواند ارائه دهد ؛ عرضه کالا های خدماتی ، مانند شبکه های خدمات اینترنتی فایبر نوری ، افغان تیلی کام .. و سایر خدمات مصرفی کالایی ، نقش اساسی را درین میان ایفا ننمود ؛ و در یک کلام مختصر هیچگونه توجه اساسی به ملت سازی ، دولت سازی ، زیر بنا های اقتصادی و صنایع کلیدی مورد نیاز مردم ما ، مبذول نشد که عده از مدعیان دروغین دموکراسی غربی در طی این مدت زمان از دستاورد های بزرگ خنده دار سخن می زنند ؛ از خدمات اینترنتی یاد نمودیم ، خدماتی که در واقعیت امر پر هزینه بوده و در برخی موارد از هیچگونه فرقی با کشور های دونر برخوردار نمی باشد و با نبود خدمات ضروری و اساسی روشنایی و برق در خانه های مردم ، اصلا ارزش واقعی خود را در جریان مبادله و گردش سرمایه از دست می دهد ؛ اما در فرایند سرازیر شدن سرمایه پولی ، بیشترین منفعت را الیگارشی مالی مافیایی قدرت ، بدست آورد که با اعمار بلند منزل ها ، شهرک ها و برخی از کارخانه های تصفیه ذغال سنگ و ذوب آهن غیر معیاری و محیط زیستی و … ، به دارایی های باد آورده شان ، افزود بعمل آمد .

در فرهنگ ما ، همگان با ضرب المثل « یک کشمش و چهل قلندر » ، آشنایی دارند که در گذشته ها ، نمادی از سخاوت ، چشم سیری ، جوان مردی ، عیاری و کاکه بودن را برای مردم ما بیان میکرد ؛ ولی متاسفانه اکنون بنابر قدوم شوم و نکبت بار سرازیر شدن سرمایه های پولی که مختصرا به آن اشاره شد ، این مثل معنی و مفهوم معکوس را برای خود پیشه نموده است ؛ به گونه مثال و بنابر اطلاعات دسته داشته از هشت صبح « اعضای شورای ولایتی کندز تصریح می کنند که درین ولایت نزدیک به ۵۰ هزار ( پنجاه هزار ) معتاد به مواد مخدر زنده گی می کنند ، اما یک مرکز ترک اعتیاد درین ولایت فعالیت دارد . به گفته اعضای شورای ولایتی کند ز ، این مرکز ظرفیت پذیرش ۵۰ مریض را دارد و به هیچ عنوان برای تداوی و معالجه این شمار معتاد بسنده نیست . »

حال میشود که ضرب المثل بالا را به معنی معکوس کنجوسی آن مورد استعمال قرار داد « یک شفا خانه کوچک پنجاه بستر و پنجاه هزار مریض »

همین مثال برای روشن ساختن کنجوسی دموکراسی سرمایه داری در افغانستان در حق انسان هایی که خود در نتیجه سرازیر شدن برف کوچ دموکراسی وارد اتی سرمایه داری ، با افزایش بیسابقه سطح فقر ، بیکاری و عدم اشتغال ، جنگ و تجاوز امپریالیستی ، به اعتیاد مواد مخدر رو آورده و تعداد شان حدوداً از چهار ملیون بیشتر تخمین زده می شود ، بسنده خواهد بود .

در ولایت ، ولسوالی ، قریه و قصبه شما چه تعدادی از مبتلایان مواد مخدر وجود دارند و از چند مرکز ترک اعتیاد برخوردار هستین ؟

به دسترخوان ملی سخاوت کاپیتالسم ، چه تعدادی از شما ، مهمان شده اید و نصیب تان از آن چه بوده است ؟