
فدرال یعنی چه ؟ به زبان فارسی خود گردان، خود مختار،غیرمتمرکز.
مولداویا ( مولداوی ) یکی از کشورهای محاط به خشکه در اروپای شرقی می باشد که در سال ۱۹۹۱ م از اتحاد شوروی سابق به استقلال خود نائل آمد، کل جمعیت کشور مولداوی به ۳،۵۵ میلون نفر می رسد.
در داخل کشور مولداوی، دولت فدرال یا دولت خود مختار تورک بنام گاگا اوزیا ( قاقا اوزیا ) با مساحت ۱،۸۲۴ کیلو متر مربع و با جمعیت ۲۴۰،۰۰۰ نفر که ۸۲،۱ در صد آنرا تورکان تشکیل می دهد هم اکنون وجود دارد.
قابل ذکر است پنجاه سال پیش شنیده بودم اقوامی از اوزبیک ها در شبرغان زندگی دارند به نام ” قه و قه و ” یا قاقا یاد می شد، شاید این اقوام تورک اوزبیک در سایر ولایات تورکستان جنوبی و هم در سایر کشور های تورک زبان همجوار ما زندگی کنند که بنام ” قه و وقه و ها ” مشهور اند زندگی می کنند البته در رد یابی آنها در زمینه تحقیق بیشتر لازم است.
اجداد گاگا اوز ها ( قاقا اوز ها یا قاقاوز ها) از اقوام ” اوز ها ” شاخه ی از اوغوز ها می باشند در کشور شان بنام گاگا اوزیا (قاقا اوزیگه) است زندگی می کنند.
” گاگا اوز ها ” از لحاظ جغرافیایی در جنوب کشور مولداویا و در شرق کشور اوکراین ( بوت چاق ) قرار دارد، هم اکنون به زبان تورکی غربی صحبت می کنند، در مذهب، همانند تورکان چاواش، یاقوت، ودولگان پیرو دین مسیحیت می باشند.
فعالیت ملی گرایانه بخاطر رسیدن به دولت خود مختاری ابتدا در میان ” گاگا اوز ها ” تا سال هشتاد میلادی محدود به روشنفکران بود اما این حرکت قوی ملی و فعال برای استقلال شان با پشتیبانی عموم ملت گاگا اوز ها قرار گرفت و مجلس کشور مولداویا مجبور شد در سال ۱۹۹۴ م دولت خودمختاری ” گاگااوز ها ” را بنام دولت ” گاگا اوزیا ییری ” به رسمیت شناخت و بدین ترتیب اختلاف به صورت مسالمت آمیز بر طرف شد و گاگا اوز صاحب دولت خود مختاری گردیدند.
آخر مطلب:
در افغانستان تا زمان امیرامان خان پادشاه وقت افغانستان صفحات شمال وشمال شرق کشور ما شامل ۹ ( نه ) ولایت با اسم قدیم اش بنام تورکستان ( تورکستان صغیر یا تورکستان جنوبی ) یاد می گردید اگر کسی تاریخ را خوانده باشد چه کتب تاریخی گذشته و چه معاصر، گواه این حقیقت است، احدی منکر آن شده نمی تواند اما با سیاست های زور گویی، نیشنلیستی و فاشیستی امیرامان الله خان در تبانی با محمود طرزی این نام جاویدان از نقشه و تاریخ تدریسی مکاتب حذف و به افغانستان امروزی با زور سر نیزه مدغم گردید، با وجود پرده اندازی های سیاه بالای آن، این نام هنوز در برگ های تاریخ چون دانه های الماس می درخشد.
تورکستان جنوبی شامل ولایات بدخشان، تخار، قندوز، بغلان ، سمنگان، بلخ، جوزجان، سرپل، فاریاب و بادغیس می باشد که ۷۵ الی ۸۰ در صد جمعیت آنرا به عمده اوزبیک ها و تورکمن ها و قیرغیز ها که همه ی آنها به زبان اوزبیکی و تورکمنی حرف می زنند تشکیل می دهد و بقیه آن برادران تاجیک بومی و نواقلین پشتون می باشد. با وجود که مطابق به قانون اساسی کشور تدریس در مکاتب به زبان مادری تسجیل یافته است اما بنابر مفکوره های نیشنلیستی و افراطی گری های طبقه حاکم توجه نشده است و کتاب های درسی چاپ شده در وزارت معارف، با رحمی های تمام بنابر به بهانه های غیر موجهه در تحویل خانه های مکاتب حبس و طعمه موش ها گردیده و می گردد.
به قرار آمار های موجود بیشتر از هفت میلیون اوزبیک و بیشتر از دو میلیون تورکمن به زبان های مادری اوزبیکی و تورکمنی تکلم می کنند، پس کجا شد تطبیق قانون اساسی و شعار فربینده دموکراسی، حق و حقوق، تساوی حقوق بشر و عدالت اجتماعی !!! همه دروغ، یک دام و شعار است که از جانب دولت فاشیستی ارگ داده می شود که هیچگاه تطبیق نمی شود.
این حق ما و تمام جامعه افغانستان است تا به مطابق قانون اساسی جاری در کشور باید هر ملیت از لحاظ زبانی چون اوزبیک، تورکمن، پشه یی، نورستانی، هندو و غیره ساکنین این مملکت حق دارند تا زبان و فرهنگ خود را حفظ و در رشد، تکامل و توسعه آن بکوشند. وهمچنان هزاره ها از لحاظ داشتن مذهب خود و سایر ملیت بخاطر حق حقوق مساوی و جایگاه شان در دولت، از لحاظ بشری حق دارند خود مختار خود مختار باشند و درجهت احیای حق مسلم شان مبارزه نمایند که حق خدا دادی آنها می باشد.
پس یگانه راه حل و محو همه ی این نا رسایی ها و تشنج ها در کشور فقط رسیدن به حکومت غیر متمرکز که همانا فدرال است، می باشد
مزایای دولت غیر متمرکز، هیچگاه بخاطر تجربه کشور نیست بلکه بخاطر ریشه کن کردن، تعصب، تبعیض، حل منازعات توسط خود مردم و مبارزه علیه نابرابری ها، اقتدار گرایی های تک ملیتی، تحقق مساوات حقوقی بین ملیت ها ، برادری، برابری، تامین صلح، عدالت، حکومت داری و انتخاب آن توسط خود مردم، یعنی انتخابی بودن تمام پست های کلیدی ولایات و تشکیل دولت غیرمتمرکز یا فدرال منطقوی از لحاظ تراکم نفوس، زبان، مذهب، و تساوی حق وحقوق بین همه ی ساکنین کشور به طور یکسان می باشد. ( کل مزایای فدرال در مقاله بعد پیشکش علاقمند عزیر می گردد).
شما فکر کنید ” گاگاوز ها ” با جمعیت دولک و چهل هزار نفری خود به به دولت خود مختاری رسیدند، آیا در دیگر جوامع چون افغانستان امکان نیست؟ طبیعی که هست به شرط که به دموکراسی،عدالت باور باشیم داشته به آن عمل کنیم، اما حق داده نمی شود اگر شد به طور مسالمت آمیز و به طور مدنی، اگر نشد به زور باید گرفت چون حق ماست. به پیش بسوی حکومت غیر متمرکز سازی !