قندهار؛ جایی که زنان برای زندهماندن کراچی دستی میکشند، نه زندگی
در قلب قندهار، شهری که طالبان آن را پایتخت سیاسی خود میدانند، زنان با دستان خالی و نگاههایی غمگین در خیابانها سرگرداناند؛ نه برای خرید، نه برای قدمزدن، که برای یافتن تکهنانی برای زندهماندن.
دهها زن، از مادران سالخورده تا دختران نوجوان، هر صبح با کراچی دستی یا سبدی در دست از خانه بیرون میزنند؛ به امید یک کمک، یک لقمه نان، یک نگاه انسانمحور. اما آنچه میبینند گرسنگی، تحقیر و گاه پیشنهادهای شرمآور مردان سودجو است.
فاطمه، دختری جوان که در کنار جادهای در قندهار نشسته، میگوید: «نه مکتب داریم، نه کار. همین گدایی هم جرم شده. اگر خیرات نگیرم، نان در خانه نداریم.»
زنان دیگر از فروش لباسهای کهنه کنار پیادهروها میگویند. اما آنها نیز در امان نیستند. نیروهای طالبان به آنان اخطار میدهند که حق کار ندارند، حتی اگر برای نجات خانوادهشان باشد.
برخی زنان میگویند برای فریب مأموران، کراچیدستی را با خود میبرند تا ظاهر کارگر داشته باشند، نه گدا. اما این نقاب هم همیشه کارساز نیست.
وعدهی کمکهایی که ماهها پیش به آنها داده شد، همچنان در مرحلهی «در دست بررسی» مانده است. هیچ نانی از این وعدهها پخته نشده.
یکی از شهروندان قندهار با لحنی پر از درد میگوید: «طالبان با منع آموزش و کار، این زنان را به گدایی کشاندهاند. اینها تصویر واقعی حکومتیاند که با شعار اسلام، مردم را از کرامت انسانی محروم کرده است.»
قندهار امروز فقط پایتخت طالبان نیست، بلکه آینهی شکستهی هزاران زنی است که دیگر صدایی برای فریاد ندارند