مرگ آرام

مرگ آرام

مرگ آرام

سیمون دوبووار نویسنده، فمینیست و فیلسوفِ‌ اگزیستانسیالیست فرانسوی، در ۹ جنوری ۱۹۰۸ در یک خانواده‌ی بورژوا در پاریس زاده شد و در ۱۴ اپریل ۱۹۸۶ و در سن ۷۸ سالگی چشم از جهان فروبست.
دوبووار، در رشته‌ی ریاضیات، فلسفه، زبان و ادبیات تحصیل کرد و به تدریس فلسفه روی‌آورد و بعدها کتاب‌ها و رمان‌های زیادی نوشت که کتاب «جنس دوم» و رمان «همه می‌میرند»، از جمله‌ی شناخته شده‌ترین آنها‌ست.
او دوست، همدم، هم‌ره و هم‌سفر «ژان پل سارتر» فیلسوفِ بزرگ اگزیستانسیالیست فرانسوی بود که سال‌ها و تا پایان عمر باهم زندگی کردند.

سیمون دوبووار در رمان بی‌نظیرش «مرگ آرام» سی‌ روز پایانی زندگی مادرش را روایت می‌کند، که در بستر احتضار با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می‌کند و با مرگ می‌جنگد‌.

داستان در ۲۴ اکتبر۱۹۶۳ با زمین خوردن خانم دوبووار ۷۸ ساله آغاز می‌شود که در ابتدا استخوان رانش‌شکسته در بیمارستان بستری‌اش می‌کنند، و اما بعداً تشخیص داده می‌شود که بیمار به سرطان‌ روده دچار بوده است.
سیمون دوبووار، پس‌از این واقعه به مرور‌ خاطرات محدود و گاهی پراکنده مادرش می‌پردازد که ولع زندگی کردن هنوز هم در جانِ نزار و بی‌رمق‌اش موج می‌زند. مادری که جوانی‌اش‌ را چندان نزیسته و به‌آرزوهایش نرسیده است. به همین سبب حتا در بستر بیماری هم می‌خواهد زندگی کند.

در کتاب می‌خوانیم:«او سی روز بیشتر زیست، روزهایی که دلش نمی‌خواست حتی یکی را از دست دهد؛ این روزها برایش شادی‌ها آوردند و نیز دلهره‌ها و رنج‌ها».
این جمله‌ی دوبووار در کتاب، بیانگر این مفهوم است که حتی در رنج و اضطراب هم میشه زندگی کرد و در جستجوی معنا بود.

پس‌از عالمِ درد‌، بی‌قراری‌ها و گفتگوهای ‌که سیمون دوبووار و خواهرش «پوپت‌» با مادر دارند تجربه‌اش می‌کنند، کتاب با این جمله ختم می‌شود:«مادر زمین‌گیر و محتضرم وقتی ارزش بی‌پایان هرلحظه را تاکید می‌کرد انسان را به خوش‌بینی وا می‌داشت‌. ولی پافشاری‌ بیهوده‌اش پرده‌ی‌ اطمینان‌بخش‌ ابتذال‌ روزمره را نیز می‌درید».
بناً روشن است که کتاب به‌تمام معنا با فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم عجین‌ شده و با جملاتی نغزِ مبارزه‌ جویانه‌ معنابخش پوچی و روزمرگی‌ست.
مضمونِ درخور ستایشی که بعداز خواندن کتاب صریحاً متوجه خواهی شد.

اگزیستانسیالیسم همین است دیگر؛ ما انسان‌ها در مقابل عظمت و بزرگی این کائنات ذره‌ی‌ بیش نیستیم، اما می‌توانیم به‌مقیاسِ تمامِ هستی در زندگی معنا و مفهوم ببخشیم. این یعنی زندگی آنقدر هم پوچ و فاقد ارزش و معنا نیست.

مرگ آرام درسال ۱۹۶۴ نوشته و چاپ شده است. کتابی کم حجم ولی پُراز درون‌ مایه‌ی تامل‌انگیزی‌ که استحاله‌ی انسان معاصر را در عمقِ رنج و تنهایی به‌تصویر می‌کشد‌.

اگر کتاب‌های «بیگانه» از آلبر کامو و «مواجهه با مرگ» از برایان مگی را خوانده اید، رمان «مرگ آرام» سیمون دوبووار قطعاً انتخاب خوب و خالی از لذت و آگاهی نخواهد بود.

جملاتی از متن کتاب

از خود مرگ نمی‌ترسم از پرسش‌های پس‌از مرگ می‌ترسم.ص۱۲
…………..
من برای نخستین بار در وجود او جسد به تعویق افتاده‌ای می‌دیدم.ص۱۸
………….
یک‌بار گفت: من به‌خاطر دیگران بسیار زندگی کرده‌ام‌‌ حالا می‌خواهم از آن پیرزن‌های خودخواه باشم که فقط به‌خاطر خودشان زندگی می‌کنند.ص۲۱
………….
اگر او از دست رفته است آزار دادنش به چه درد می‌خورد‌؟ کاش که بگذارند آرام بمیرد.ص۲۴

مشخصات کتاب

نام کتاب: مرگ آرام
نویسنده: سیمون‌ دوبووار
مترجم: مجید امین ‌موید
انتشارات‌: نگاه
تعداد صفحات: ۹۶